تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی به یکی از مهم ترین سوالات ما که ارزشمندی یک شرکت برای سرمایه گذاری است، پاسخ می دهد.
ما به کمک این نوع تحلیل می توانیم، شرکت مورد نظر خود را ارزش گذاری کنیم و با مقایسه ارزش شرکت و قیمت آن، متوجه می شویم که آیا این شرکت پتانسیل رشد و شکوفایی دارد یا خیر. تحلیل بنیادی، به ما کمک می کند تا با توجه به پارامترها و عوامل درونی و بیرونی یک شرکت، درک درستی از آینده آن داشته باشیم.
به طور مثال اگر قیمت دلار بالا برود، برای فروش این شرکت و همچنین سود سازی آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟
تحلیل بنیادی مناسب چه کسانی است؟
به دلیل اینکه تحلیل بنیادی یکی از زمانبر ترین مدل های تحلیلی است و زیر و بم شرکت را از همه نظر بررسی میکند، بنابراین به کار سرمایه گذارانی می آید که افق زمانی بلندمدتی دارند.
بنابراین اگر رویای سریع پولدار شدن دارید، تحلیل بنیادی روش مناسبی برای اینکار نیست! پس این روش مناسب فردی است که می تواند حداقل یکسال سهام خود را نگهداری کند.
نقطه شروع تحلیل بنیادی کجاست؟
انتخاب رویکرد مناسب تحلیل، اولین مرحله برای شروع تحلیل بنیادی می باشد. این رویکردها به ترتیب عبارتند از:
رویکرد بالا به پایین:
در این رویکرد بررسی خود را از کل به جزء انجام می دهیم. در واقع در ابتدای کار وضعیت کلی اقتصاد (اقتصاد کلان) را بررسی کرده، سپس صنعت های آن اقتصاد را بررسی میکنیم.پس از بررسی صنایع و یافتن مستعدترین آنها، حالا نوبت به بررسی شرکت های آن صنعت می رسد و با توجه به پارامترهای فاندامنتال، بهترین شرکت را پیدا کرده و در آن سرمایه گذاری می کنیم.
رویکرد پایین به بالا:
در این رویکرد از جزء به کل می رسیم. به عبارتی اول وضعیت شرکت را بررسی می کنیم، سپس وضعیت صنعتِ آن شرکت را بررسی کرده و در انتها به بررسی اقتصاد کلان می پردازیم.
کدام رویکرد تحلیلی مناسب من است؟
انتخاب این موضوع کاملاً به شرایط بستگی دارد. باید ببینیم اولین جرقه در ذهن ما، به چه علت ایجاد می شود.به طور مثال اگر شنیده ایم، شرکت فولاد مبارکه افزایش فروش و سودآوری عالی دارد، به این دلیل که اولین خبر از خود شرکت شروع شده است، بهتر است از رویکرد پایین به بالا شروع کنیم.در صورتی که اگر اولین شنیده ما در خصوص این بوده که با امضای برجام صنایع خودرویی و بانکی و تمام گروه های ریالی ها عملکرد عالی خواهند داشت، بنابراین چون اولین جرقه از وضعیت کلی اقتصاد به ذهن ما رسیده است، پس رویکرد از بالا به پایین را برای تحلیل و بررسی بنیادی انتخاب کرده ایم.
آشنایی با نسبت های مالی در تحلیل بنیادی
با کمک نسبت های مالی، میتوانیم سرعت تحلیل را کمی افزایش داده و در بازه زمانی کمتری به نتیجه برسیم.
نسبت های مالی، کلید سرعت بخشیدن به تحلیل بنیادی
از مهمترین نسبت های مالی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
این نسبت نشان می دهد که قیمت یک سهم در مقایسه با سودسازی شرکت در چه وضعیتی قرار دارد. برای درک بهتر این نسبت، فرض کنید پول خود را در بانک سرمایه گذاری کرده اید و سالی ۲۰ درصد سود دریافت می کنید. در صورتی که ۱۰۰ میلیون سرمایه گذاری کرده اید، سالی ۲۰ میلیون نصیب شما خواهد شد. حال اگر ۵ سال به این پول دست نزنید و نرخ سود نیز تغییری نکند، بعد از ۵ سال به اندازه اصل سرمایه خود، سود خواهید کرد. در واقع P/E این سرمایه گذاری ۵ است.
۲.نسبت جاری:
این نسبت از تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری به دست می آید و بیانگر این است که آیا یک شرکت توانایی پرداخت بدهی های کوتاه مدت خود، با استفاده از دارایی های کوتاه مدت خود را دارد؟ این پارامتر یکی از پارامترهای مهم برای سرمایه گذاران است چرا که توانمند بودن یک شرکت را برای بازه زمانی کوتاه مدت مشخص می کند.
۳.نسبت بدهی:
این نسبت از تقسیم کل بدهی های یک شرکت بر کل دارایی های آن به دست می آید. به عبارت دیگر این نسبت بیانگر این است که چقدر از دارایی های این شرکت از محل بدهی ها تامین شده است. اینکه یک شرکت با این بدهی ها چه کاری انجام می دهد و این بدهی ها را به چه منظور برای خود ایجاد کرده است از مهمترین عواملی است که باید بررسی کنیم.
فرض کنید شما ۱۰۰ میلیون پول دارید که ۶۰ میلیون آن برای خودتان است و ۴۰ میلیون آن را وام گرفته اید. طبق فرمول، نسبت بدهی شما ۴۰% است. نکته مهم این است که این ۴۰ میلیون را برای ارتقای درآمد خود وام گرفته اید یا برای بهبود شرایط بد و تسویه بدهی های قبلی؟ در واقع دلیل اینکه این بدهی را برای خود تراشیده اید و جواب به این سوال قطعاً برای تحلیلگر بنیادی اهمیتی زیادی دارد و در تصمیم گیری اش بی نهایت اثر گذار است.
چگونه تحلیل بنیادی انجام بدهم؟
برای تحلیل بنیادی شما باید صورت های مالی یک شرکت را بررسی کنید. صورت های مالی در بازار بورس، هر سه ماه یک بار منتشر می شوند و از مهمترین بخش های یک صورت مالی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. صورت وضعیت مالی (ترازنامه):
ترازنامه نشان دهنده وضعیت کلی دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام در پایان یک دوره تجاری است. این گزارش از بررسی دارایی های کوتاه مدت (جاری) و بلندمدت (غیرجاری) و بدهی های جاری و غیرجاری به دست می آیند و به صورت دقیق نشان می دهد یک شرکت چقدر موجودی مواد، وجه نقد، طلب از دیگران، بدهی به دیگران، ملک، زمین و … دارد.
صورت وضعیت مالی نقشه دارایی های یک شرکت براساس بدهی ها و حقوق صاحبان سهام است.
۲. صورت سود و زیان:
در این گزارش، عملکرد شرکت با کمک سه پارامتر درآمدها، هزینه ها و سود/زیان در مدت زمان معینی به تفصیل شرح داده می شود و از بررسی آن می توان مواردی از جمله حاشیه سود شرکت ها یا اینکه این شرکت ها درآمدهای خود را از چه محلی به دست آورده و در چه جایی هزینه کرده اند را به دست آورد.
صورت سود و زیان نقشه به دست آوردن درآمد ها و هزینه های انجام شده یک شرکت است.
۳. صورت جریان وجوه نقد:
این صورت، فقط مربوط به مبالغ نقد یک شرکت است و در خصوص ورود و خروج پول های نقد و اینکه در کجا خرج شده یا از کجا به دست آمده اند توضیحات کاملی را به ما می دهد.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی:
از مزایای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. درک کامل از وضعیت شرکت:
تحلیلگر بنیادی با بررسی صورت مالی شرکت ها، می تواند درک کاملاً صحیح و درستی از وضعیت یک شرکت به دست آورد و مسیر حرکتی این شرکت را برای بازه بلندمت به وضوح ترسیم کند.
۲. یافتن سهام پر پتانسیل:
شاید در تحلیل تکنیکال سهامی که دیگر ارزش سرمایه گذاری ندارند هم مناسب به نظر برسند و براساس این مدل تحلیل سیگنال های خریدی صادر شود، اما به کمک تحلیل بنیادی می توان فهمید آیا آن دارایی برای سرمایه گذاری واقعاً ارزشمند هست یا خیر.
۳. درک عملکرد مدیریت:
با استفاده از تحلیل بنیادی می توان درک کرد که یک شرکت چگونه مدیریت و از دارایی ها به چه شکل استفاده می شود؟ پس به کمک تحلیل بنیادی می توان درک صحیح از عوامل درونی شرکت به دست آورد و فهمید آیا مدیریت شرکت تمام تلاش خودش را برای بهبود شرایط شرکت انجام می دهد یا خیر.
از معایب تحلیل بنیادی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. زمان بر بودن:
از آنجایی که باید تک به تک صورتهای مالی و پارامترها و نسبت های مالی به دقت بررسی شود تا بتوان این تحلیل را به درستی انجام داد، به همین دلیل مدت زمان زیادی را باید صرف این مدل تحلیلی کرد.
۲. زمان ورود و خروج:
تحلیل بنیادی هیچگونه اطلاعاتی در مورد زمان و قیمت ورود به یک دارایی به ما نمی دهد. در واقع این مدل تحلیل فقط می تواند ارزشمند بودن یا نبودن یک دارایی را برای ما مشخص کند. پس اینکه در آن لحظه اقبال بازار با آن دارایی هست یا نه؟ آیا قیمت این دارایی می تواند کمتر شود یا خیر؟ از توان تحلیل و تحلیل گر بنیادی خارج است.
۳. از دست دادن فرصت های سرمایه گذاری:
تحلیلگران بنیادی عموماً سهام بزرگ و معروف بازار را تحلیل می کنند، بنابراین احتمال اینکه شرکت های پر پتانسیل کوچک از قلم بیوفتد خیلی بالاست و به این صورت تحلیلگر بنیادی میتواند فرصت های سرمایه گذاری در سهام کوچک را به راحتی از دست بدهد.
چگونه به صورتهای مالی، دسترسی داشته باشم؟
برای دسترسی به داده های شرکت ها و انجام تحلیل بنیادی و ارزش گذاری شرکت ها، اصلی ترین منبع ما، سامانه کدال است که آن را سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران نیز می نامند.
در این سایت هرگونه اطلاعات مالی مربوط به شرکت ها یافت می شود. آگهی هایی نظیر صورت های مالی شرکت ها، اخبار افزایش سرمایه ها، اطلاعات مربوط به مجامع و تقسیم سود شرکت ها، همگی به راحتی در این سایت قابل دسترسی هستند. همه شرکت های بورس و فرابورس، موظف هستند که اطلاعات مالی خود را به صورت کاملاً شفاف و منظم، در کدال قرار دهند تا سرمایه گذاران و سهامداران از وضعیت مالی درون شرکت ها مطلع شوند و ریسک سرمایه گذاری آنها، پایین بیاید.
نظرات شما
سلام خسته نباشید جناب مجد عزیز. بسیار ممنونم از محتوای عالی
سلام به شما.
خداروشکر که براتون مفید بود.
موفق باشید.
سلام وخسته نباشید جناب سروش مجد بابت مطالب مفید کاربردی از شما سپاس گذارم برای من مبتدی سوال خیلی مهمی بود این تعدیل شده و تعدیل نشده این نوع مقاله ها برای من و خیلی از دوستان بسیار مفید هست برایتان سلامتی آرزومندم🌹🌹🌹
سلام. خداروشکر براتون مفید بوده و خیلی خوشحالم که به کارتون اومد. حتماً تلاش میکنم مطالب کاربردی دیگه ای رو هم به زودی در سایت منتشر کنم.